مرگ
دفتر خاطرات
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلوم شد که هیچ معلوم نشد
یک شنبه 8 اسفند 1400برچسب:, :: 21:52 ::  نويسنده : Rozhin

دیشب قبل خواب داشتم به مرگ فکر میکردم

اگه من بمیرم چه چیزاییه با من دفن میشه

صرف نظر از طرز فکرم و نگرشم و هدفم

دیگه کسی مثه من همیشه با هدیه تماس نمیگیره

دیگه کسی نمی مونه تا تارا بهش بگه فاک یو خخخخ

و اون چهار دیواری تخریب میشه  چون من می میرم

دیگه کاکتوسم خشک میشه

کسی نمی مونه که مثه احمقا بقیه رو اذیت کنه خخخخ مسخره بازیای من

دیگه مادرم شکایت همیشه تنها بودنم و حبس کردن خودمو تو اتاق نمیکنه

و تمام خونوادم متحدالمسلمین می مونن

و اختلال از بین میره کسی نیست که پارازیت بپرونه

هاوژین و تارا و هدیه و عرفان از شنیدن داستانهای من راحت میشن

دیگه کسی نیست که ساسان لو بده خخ

و گوشیم به استراحت ابدی میره خخخخخخخخخخ

و اما دیگه کسی نیست اینجا بنویسه

دیگه نمیتونم کیک بپزم تا مردم بخندونم

راز من برای ابراز دوست داشتن خخخخخ

و اون فیلمایی مسخره تموم میشه خخخخخخ

و اما تمام وقتهایی که میتونستم برم کتابخونه 

با صمدی و احمدی حرف بزنم

جلسه ها و حضور حمه و مین 

و جدیدا محمود جذابترش کرده

دیگه نمیتونم اونا رو ببینم

و اما بیشتر از همه دلم برای 5:59تنگ میشه

دلم گرفت

برای همه اون شبایی که نتونستم بخابم دلم تنگ شد

از همین الان 

هرگز فکرشو نمیکردم دلم برای درد کشیدن تنگ بشه

nothing breaks like a heart

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Law و آدرس rozhinbabzan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: